اینم یه قام قام دیگه
مامانی این روزها از همه چیز بالا میری دستت رو به هرچی بتونی بگیری ازش بالا میری و می ایستی فینگیلی از من و بابایی بگیر تا در و درگاه و جای خونه سازی و کلید در میز تلوزیون و .... امشبم از این قام قامت رفتی بالا که مامانی برا اینکه دلت نشکنه گذاشت چند دقیقه ای توش بشینی و بازی کنی چون هنوز پاهای کوچیکت به زمین نمیرسه و می افتی مامانی ایشالله بزرگ تر بشی و باهاش بازی کنی بوس بوس عزیزم ...